به عنوان یک شرکت حوزه‌ی فناوری اطلاعات (فعال در حوزه‌ی استقرارِ سیستم‌های اطلاعاتی)، از سال‌ها پیش دغدغه استقرارِ اثربخش سیستم‌های اطلاعاتی را داشتیم.
به روایت HBR بیش از 70 درصد پروژه‌های سیستم‌های اطلاعاتی شکست می‌خورند. سه دلیل عمده برای این شکست‌ها، عدم حمایت مدیران ارشد، نبود انطباق تکتولوژی انتخاب شده با نیازمندی واقعی سازمان و در نهایت عدم پذیرش کاربران است. ما سعی کرد‌ه‌ایم در این متدولوژی با استفاده از تحلیل و طراحی دقیق علاوه بر همراه‌کردن تیم مدیریت ارشد و کاربران، با استخراج دقیق نیازمندی‌ها و انتخاب تکنولوژی صحیح نرخ این شکست‌ها را کاهش دهیم.
شرکت‌های حوزه‌ی نرم‌افزار با در دست داشتن یک کلید یا شاه کلید بدنبال باز کردن تمام گره‌های یک کسب و کار می‌رفتند. نمونه‌های موفق فراوانی ایجاد شد. اما اثربخشیِ این کلیدها سنجیده نمی‌شد.
ساختمان‌های چند صد طبقه‌ای ساخته شد که در بهترین حالت از دو یا سه واحد آن استفاده شد یا برای نیازمندی چند صد طبقه‌ای یک واحد در نظر گرفته شد.
سیستم‌هایی که به نام پویا (Dynamic) ایجاد شده بود با بیرون کشیدن یک طبقه کامل فرو ریخت و هزاران نمونه ناموفق دیگر که به دلیل فرار از تله‌ی هزینه از دست رفته همچنان باقی می‌ماند.
چاره‌ای که به نظر ما رسید چارچوبی برای انتخاب تکنولوژی برای اثربخش‌تر کردن استقرار سیستم‌های اطلاعاتی بود. این چارچوب طراحی و تحلیل سیستم را پیش از انتخاب تکنولوژی توصیه می‌کند که علاوه بر شناخت دقیق‌تر و عمیق‌تر از نیازمندی سعی در همراه کردن مدیران ارشد و کاربران نهایی سیستم با در نظر گرفتن نیازمندی‌های آنان دارد.
تجربه ما نشان داد که صرف زمان و هزینه برای چنین اقدامی اگر A واحد بود، هزینه‌ی تغییر یا بلااستفاده شدن همان سیستم بعد از گذشت یکسال به 10A می‌رسید و این توجیه مناسبی برای مدیران ارشد سازمان خواهد داشت.
چارچوب انتخاب تکنولوژی ما شامل پنج روش به شکل زیر بود:

 

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *